به گزارش کارآفرینان اقتصاد به نقل از پایگاه خبری تبریز جوان سال 86 بود که مجموعه تلویزیونی «شهریار» از شبکه دو سیما پخش شد و استاد شهریاری که دیگر نبود، توانست در قالب بازیگرانی چون اردشیر رستمی و سیروس گرجستانی برای میلیونها نفر شعر بخواند.
نوروز همان سال غوغایی در مقبرهالشعرای تبریز برپا شد؛ جای سوزن انداختن نبود! مردمی که از سراسر ایران شیفته شهریار و شعرهای عاشقانهاش شده بودند آمدند به دیدار استاد. مثل جوانهایی که وقتی از یک رمان یا کتاب شعر خوششان میآید برای حضور در جشن امضا مولف سر و دست میشکنند.
هرچند بنای مقبرهالشعرای تبریز جایگاه امن 400شاعر و عارف برای سرودن شعر مرگشان هست، اما باز همه، آنجا را با استاد شهریار میشناسند و از در و دیوارهایش صدای خسته استاد در اواخر عمرش را میشنوند.
فکری که به ذهن شهردار رسید…
از آن روزهای پرشکوه مقبرهالشعرا چندسالی نگذشته بود که پنجاه و پنجمین شهردار تبریز تصمیم گرفت اَبروی مقبرهالشعرا را درست کند، بهگونهای که نهتنها از سراسر ایران، بلکه از سراسر دنیا به دیدنش بیایند. نهتنها عموم مردم از دیدنش لذت ببرند، بلکه هنرمندان و اهالی فرهنگ بتوانند گرد آن بنا، همچون استادی که شاگردان دورش جمع میشوند، دورهم باشند؛ اما شهروندان تبریزی معتقدند شهردار تبریز نه تنها ابرو را درست نکرد بلکه زد چشم بنا را هم درآورد!
بر اساس تصمیم شهردار، قرار بود مقبرهالشعرای تبریز به یک مجموعه کامل تاریخی و فرهنگی تبدیل شود که چیزی از حافظیه و مزار سعدی شیراز کم نداشته باشد. از همان زمانی که طرح معماری بهنام غلامرضا فرزانمهر در مسابقه معماری برای ساخت مقبرهالشعرا در اوایل دهه پنجاه برنده شد؛ قول ساخت یک پردیس فرهنگی داده شده بود تا این مکان محلی باشد برای تجمع هنرمندان و هنردوستان. قرار بود صادق نجفی، شهردار سابق تبریز کاری که قرار بود در دهه پنجاه انجام شود را به سرانجام برساند.
نقشهای که برای مقبرهالشعرا ریخته شده بود، تغییراتی در ساختار و شکل ظاهری آن بهوجود می آورد. پلههایی که به عقیده بسیاری از کارشناسان جزئی از بنا بود، تخریب شد. «درواقع پلههای سیاهرنگ در این پروژه، دارای معنا و مفهوم بودند. انسان وقتی از آن پلهها بالا میرود و سختیها را تحمل میکند به رنگ سفید بنای اصلی برمیخورد که نشانی از اوج و عروج عرفانی است و معانی عمیقی میتوان در تعبیر آن جست.»
«میشد با نگاهی کارشناسانهتر طرح زیباتری برای پروژه ارائه کرد به گونهای که به ساختار اصلی آن که دارای معنا و مفهوم است خدشهای وارد نشود.»رضا خلیلی میگوید میشد با نگاهی کارشناسانهتر طرح زیباتری برای پروژه ارائه کرد به گونهای که به ساختار اصلی آن که دارای معنا و مفهوم است خدشهای وارد نشود.
چندین سال گذشت و عملی نشد
حالا این پروژه باید حداقل برای گردشگران در فصل بهار و تابستان آماده شود. عده زیادی همچون استاندار آذربایجان شرقی معتقدند مسافرانی که به تبریز میآیند قطعا بخاطر ساختمانها و برجهای بلندقد و مدرن این شهر نیست، بلکه مکانهای فرهنگی و تاریخی بیشترین جذابیت را برای گردشگران داخلی و خارجی دارد.
حضور و پشتیبانی دولت، ضروری است
پروژه سنگینی مثل مقبرهالشعرا، با توجه به اهداف گسترده ملی و بینالمللی، نمیتواند صرفاً با ورود شهرداری تبریز حل شود و در این خصوص، حضور و پشتیبانی دولت، ضروری است و کم و بیش با اشعار استاد شهریار آشنایی دارد و ابراز میکند انتظار داشته محل دفن استاد شلوغ و بسیار آبادتر باشد اما حالا میبیند که نه مسافری در آن حوالی هست و نه راهنمایی برای گردشگران.
بااینکه چندمدت پیش پارک مقبرهالشعرا را حصارگشایی کردند و حتی با احداث مسیری پارکموزه قاجار را به آن مربوط ساختند اما اینروزها همچنان مقبرهالشعرا خلوتترین روزهایش را میگذارند. بهغیر از صدای غار غار کلاغها، گاهی صدای پیرمردان بازنشستهای میآید که برای شطرنج بازی کردن مقبرهالشعرا را پاتوق خود کردهاند.
مسئله پول است که نیست
اختصاص بودجه از طرف دولت برای پروژه مقبرهالشعرا چیزی است که پایگاه خبری تبریز جوان بارها به صورت مستقیم و غیرمستقیم از آن سخن گفته است و خواستار تخصیص بودجه ملی برای این رویداد و پروژههای آن شده است.
دیدگاه خود را بیان کنید