نمایشگاه «احیای هنر پرده‌کشی و نقاشی قهوه‌خانه‌»

نمایشگاه «احیای هنر پرده‌کشی و نقاشی قهوه‌خانه‌» با آثاری از مهدی طالع‌نیا در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

به گزارش آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد نمایشگاه «احیای هنر پرده‌کشی و نقاشی قهوه‌خانه‌» با آثاری از مهدی طالع‌نیا در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

نقاشی قهوه خانه­‌ای اصطلاحی است برای نوعی نقاشی روایی با سوژه‌ای مذهبی یا رزمی و گاهی بزمی­ که توسط هنرمندان مکتب ندیده با تکنیک رنگ‌روغن نقاشی می‌شد. این هنر متقارن با دوران جنبش مشروطیت، براساس سنت‌های هنر مردمی و دینی و متاثر از نقاشی طبیعت گرای رایج در آن زمان می‌­باشد. نقاشان این رشته برای آثار خود عنوان «خیالی‌سازی» را برگزیده بودند تا از نقاشانی که به واقعیت عینی می‌پرداختند مجزا باشند. نقاشی قهوه‌خانه­ای که پدیده‌ای منحصر به فرد در هنر معاصر ایران است از جهات مختلف، چه از حیث جامعه شناسی و چه به لحاظ فرهنگی و زیبایی شناسی حائز اهمیت است. 

نقاشی قوه خانه‌ای چیست؟

نقاشی قهوه‌خانه‌ای یکی از انواع نگارگری و نقاشی ایران است که دوران مشروطه در ایران رواج یافته است. این نوع نقاشی درواقع روایتی از رزم، بزم و مذهب ایرانی است. نقاشی قهوه‌خانه‌ای برآمده از مکتب قاجار در نگارگری ایرانی است که قدمت آن به قبل از دوران قاجار می‌رسد ولی دراواخر دوران قاجار و جنبش مشروطه اوج گرفت و شاخص‌ترین تاثیرات خود را در دوران پهلوی برجای می‌گذارد. برخلاف دیگر مکاتب نگارگری و تصویرگری ایرانی که همگی درحوزه‌ی اکادمیک سر برآورده اند، نقاشی قهوه‌خانه‌ای در خارج از حوزه رسمی و به دست افرادی که مکتب دیده نیستند رشد و نمو یافت. پژوهشگران سابقه‌ی نقاشی عامیانه‌ی مذهبی درایران را به عهده صفویان، زمانی که تشیع گسترش بسیار یافت، مربوط می‌دانند. به‌طور مثال، در دیوارنگاره‌های امامزاده شاهزید اصفهان، صحنه‌هایی از تعزیه امام حسین (ع) تصویر شده است. فقط در سبک ترسیم و تصویر جامه‌های این آثار است که انعکاس کمرنگی از فضای دربارهای صفوی حس می‌شود. این‌گونه نقاشی که آمال و علایق ملی، اعتقادات مذهبی و روح فرهنگ خاص لایه‌های میانی جامعه‌ی شهری را باز می‌تابید. پدیده‌ای جدیدتر از سایر قالب‌های نقاشی عامیانه چون: پرده‌کشی، دیوارنگاری بقاع متبرکه، نقاشی پشت شیشه با مضمون مذهبی و جز این‌ها بود.

داستان‌های شاهنامه‌ی فردوسی و خمسه‌ی نظامی، وقایع کربلا، قصه‌های قرآنی و حکایت‌های عامیانه موضوع‌های اصلی نقاشی قهوه‌خانه‌ای را تشکیل می‌دهند. نقاش این موضوع را مطابق با شرحی که از زبان نقال، تعزیه‌‌خوان، مداح و روضه‌خوان می‌شنید و همان‌گونه که در ذهن مردم کوچه و بازار وجود داشت به تصویر می‌کشید.

روایتگری در نقاشی قهوه‌خانه‌ای

یکی از ویژگی‌های نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای، روایتگری پرده‌های نقاشی خلق‌شده است. هنرمند نقاش به این منظور که عامه مردم وقایع را به چشم ببینند و در خاطره خود حفظ کنند هر آنچه را نقال و شاهنامه‌خوان بیان کرد را به انضمام تخیلات خویش به تصویر می‌کشید. نقاش گاه ممکن است برای یک داستان چند تصویر مختلف که نشانگر لحظات گوناگون در زمان‌های مختلف و یا در زمان‌های موازی در همان داستان باشد، تصویر کند. به‌این‌ترتیب ممکن است صحنه‌های مختلفی که از نظر زمانی ارتباطی با یکدیگر ندارند در کنار هم در یک تابلو آورده شوند. علاوه بر این، تابلوهای بسیاری نیز ساخته می‌شوند که فقط یک صحنه از اوج داستان مذکور را بیان می‌کند.

اما چه سوگ، چه بزم و چه حماسی و چه مذهبی اکثر آثار این دوره دارای مشخصه‌های مشترک به شرح ذیل می‌باشند:

1- چهره اولیاء حالت خموش، ثابت و بی‌حالت بوده و چهره اشقیاء (بدکاران) حالت‌هایی کاملا انفعالی، دگرگون و در بیان حالت‌های پشیمانی و ندامت، اغراق‌شده دارند به‌طوری‌که مخاطب احساس می‌کند قصد نقاش از این شیوه بیان آن بوده که خود اشقیا هم از پیکار با اولیا کاملا ناراضی هستند.

2- رنگ‌ها محدودند و در حیطه خانواده رنگ‌های گرم (قرمز- قهوه‌ای- رنگ‌های تیره) و اغلب چرک بوده و معمولا در اکثر آثار نقاشی قهوه‌خانه‌ای فضای خالی دیده نمی‌شود و شخصیت‌ها و صحنه‌ها چنان در هم فشرده‌اند و کلیه حوادث به تصویر کشیده شده دارای همبستگی است.

3-گاه ترکیب‌بندی اثر به‌صورت جایگیری تصاویر و صحنه‌ها در کادر است. گاهی تذهیب‌های ساده در اطراف کادرها اجرا می‌شده و به لحاظ اهمیت صحنه‌ها، موضوعات مهم‌تر در وسط قرار می‌گرفته‌اند.

4- در آثار بجا مانده این مکتب اکثر تصاویر دارای سکون و ثبت لحظه‌ای روایات و داستان‌ها هستند به‌طور مثال: تصاویری که نمایشگر صحنه‌های پیکارند.

5- جایی از بوم، سفید و خالی نیست و هنرمند سعی در پوشاندن همه سطوح پرده را داشته حتی این تلاش را با نوشته و ذکر واقعه و یا نام افراد به ثمر می‌رساند.

6- در تقسیم‌بندی پرده‌ها، غالبا نقاش جایگاه ویژه‌ای را برای صحنه اصلی و اوج داستان در نظر می‌گرفت و آن قسمت پایین پرده می‌باشد مانند نمایش جنگ‌ها که غال با در پایین اثر ترسیم می‌گردید.

7- از دیگر نکات این پرده‌ها جایگاه پرسوناژها و شخصیت‌هاست که بر اساس مقام افراد در نظر گرفته می‌شد. به‌طوری‌که افراد مهم‌تر در دیدرس قرار می‌گرفت.

8- ازنظر ترکیب‌بندی بهترین و بیشترین فضا به شخصیت نخست واقعه اختصاص داده می‌شد.

9- آثار نقاشی قهوه‌خانه‌ای پرسپکتیو و عمق‌نمایی بیشتر به‌صورت حسی است نه عملی و به‌ندرت طبیعت سازی به‌صورت فرنگی مآبی در نقاشی قهوه‌خانه‌ای دیده می‌شود.

10- انسان در آثار نقاشی قهوه‌خانه‌ای از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده که سوژه اصلی نقاشان این مکتب نقاشی قهوه‌خانه‌ای انسان می‌باشد.

11- در برخی آثار؛ به‌خصوص کلیه آثار اساتید و بدعت‌گذاران این نقاشی، می‌توان دقت و وسواس را در به تصویر کشیدن ریزه‌کاری‌ها و کلیه صحنه‌ها و توصیفات نقال دید.

12- یکی از عواملی که باعث می‌شد نقاش وقایع و حوادث را به بهترین وجه به تصویر بکشد و اثر وی نیز مقبول واقع شود؛ اشراف و آشنایی کامل او به روایات مذهبی، نسخ تعزیه و مقتل‌ها و اغلب داستان‌های حماسی مکتوب و شفاهی بود که سینه‌به‌سینه نقل‌شده بود.

13- خیالی بودن تصاویر به‌واسطه بهره‌مندی از قوه تخیل نقاش و عدم مراجعه وی به مدل.

14- در آثار نقاشی قهوه‌خانه چهره مبارک سیدالشهدا (ع) و حضرت سجاد (ع) اغلب پوشیده است و بقیه شخصیت‌ها اعم از مردهای خانواده و یاران امام و اشقیا و تمای چهره‌ها و سایر پرسوناژها نمایان می‌باشد.

برای بیان ویژگی‌های نقاشی قهوه‌خانه‌ای باید این نقاشی‌ها را به دو دسته تقسیم کنیم: دسته اول دارای ویژگی‌های کلی است که بیش‌تر از نقاشی‌های سبک سنتی ایران پذیرفته است. در این سبک نوآوری‌هایی پدید آمده که باعث تمایز آن از دیگر سبک‌های نقاشی مکتب قاجاری است. این ویژگی‌ها مختص نقاشی‌های علی رضا قوللرآغاسی و حسین قوللرآغاسی و شاگردان او است اگرچه گاه در نقاشی‌های محمد مدبر هم دیده می‌شود. دسته دوم نقاشی‌هایی است که علاوه بر رعایت ویژگی‌های عمومی نقاشی‌های سنتی، از نقاشی غرب نیز تأثیر پذیرفته است که نمونه‌های آن را می‌توان در آثار محمد مدبر و شاگردانش دید.


انتهای پیام/

دیدگاه خود را بیان کنید

0 دیدگاه