روایت رج به رج عشق و امید برای گره زدن فرش لری/ طرح اصیلی که در حال فراموشی است

سمیرا حسنوندی پور بافنده فرش و کارآفرینی که مهمترین دغدغه‌ش احیای فرش لری است و در این مسیر گام‌های زیادی برداشته، به واسطه فعالیت این بانوی جوان برای بیش از ۲۰۰ نفر شغل و درآمد ایجاد شده است، او می‌گوید: هر بافنده‌ می‌تواند به شرکت ما برای کار مراجعه کند.

آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد لرستان- نسرین صفربیرانوند، یک روز بارانی برای مصاحبه با خانم سمیرا حسنوندی پور که متولد 64 است وارد کارگاهش می‌شوم از همان نگاه اول می‌توان فهمید که سرشار از انرژی است و به کارش علاقه دارد، جوان است و پر شور و حرارت، علاوه بر رسیدگی به کارگاه همانجا هم مواظب فرزندانش هم هست.

چند نفری هم در کارگاه پای دار قالی مشغول بافتن هستند، به هر طرف که نگاه می‌کنی گلیم و تابلوفرش‌هایی است که هویت قدیمی لرستان را در تو زنده می‌کند، علاوه بر گلیم فرش و تابلو فرش صنابع دستی کوچک مانند تک و رسن هم توجهم را جلب می‌کند، صنایع دستی که به جرات می‌توان گفت نماد و بخشی از هویت این مرز و بوم هستند که به دلایل مختلف به دست فراموشی سپرده شده‌اند.

گپ و گفت با این بانوی کارآفرین برایم بسیار جذاب است، با اینکه از سختی‌ها و چالش‌ها هم سخن می‌گوید اما دلش برای احیا فرش لری و صنایع دستی بومی می‌تپد و با امید و علاقه از کارش صحبت می‌کند، او معتقد است: فرش مقدس است و مانند نان برکت دارد.

 

علاقه به احیا صنایع دستی بومی

 او با آب و تاب از ورودش به عرصه قالیبافی برای ما می‌گوید: سال اول دبیرستان بودم که مادر و خاله‌ام مشغول بافت یک فرش دورو بودند، با دیدن این فرش علاقه عجیبی به کار قالیبافی پیدا کردم، همیشه منتظر بودم که پنج شنبه و جمعه برسد و من سراغ دار قالی بروم از طرفی دیدن فرش‌های لری در من حس و انرژی مثبتی ایجاد می‌کرد، احساس می‌کردم  وجود این فرش‌های دست بافت باعث شده همه خونگرم باشند، با ازدواج خاله‌ام  جایگزین او شدم و همین باعث شد من قالیبافی را شروع کنم.

خیلی دلم می‌خواست تحصیلات دانشگاهیم به سمت طراحی بروم اما چون این رشته در خرم‌آباد نبود میسر نشد و رشته دیگری را دنبال کردم، اما اوقات فراغتم را به یادگیری قالیبافی و تابلو فرش سپری کنم، از طریق میراث فرهنگی نیز چله کشی پایه‌ی را یاد گرفتم، همچنین کنار مادرم بافت تک یا همان سفره سنتی، رسن و ماشته را هم  که جزو صنایع دستی بومی است فرا گرفتم علاقه عجیبی به احیا صنایع دستی بومی استان داشتم.

فرش مقدس است و برکت دارد

او حس و حالش را نسبت به دار قالی چنان با آب  تاب تعریف می‌کند که بدون شک هر شنونده دلش می‌خواهد به این سمت برود: ما بافنده‌های فرش مخلوق هستیم و حس خالق بودن خیلی زیباست، همان روزاول که چله کشی را انجام می‌دهی و بعد بافتن را شروع می‌کنی همین که به گل وسط میرسی و  به رج‌های پایین و صدای قیچی کردن فرش که نمی‌توان آن را توصیف کرد، هنگامی که قالی چلوی پایت می‌افتد با خودت می‌گویی خدایا این را من بافته‌ام، به نظرم حس خوب و شیرینی است با خنده می‌گوید: مشکلی که دارم این است که قالیبافی اعتیاد آور است  و به شدت تو را به این سمت و سو می‌کشاند، چون این نقشه‌ها کار دل است و مصداق این شعر است که هر سخن کز دل برآید /لاجرم بر دل نشیند.

خوب یادم هست یک جفت گوشواره  را فروختم  و با آن دار قالی و ابزار مورد نیاز را تهیه کردم، خانواده به شدت مخالفت کردند اما فرش در گل من سرشته شده و کوتاه نیامدم و ادامه دادم، بارها از شدت سختی گریه کردم اما همیشه خدا مشکل گشا بوده است، فرش به تعبیر من مانند نان برکت دارد و انرژی مثبت انتقال می‌‌دهد.

همراه مادرم حدود یکصد تخته فرش بافته‌ایم، اما اولین فرشی که بافتم ضامن آهو بود در ابعاد یک در یک و نیم متر که واقعا برکت را به زندگیم داد، اکنون هم مشغول بافت تابلو فرش  با مضمون عکس سردار سلیمانی هستم که تا ننوروز تمام می‌شود قصد دارم آن را به بنیاد برکت هدیه دهم زیرا کمک بنیاد برکت در استان باعث شد بتوانم ولین دستگاه تمام اتوماتیک چله کشی را تهیه کنم که کمک بسیار بزرگی بود زیرا هر چله کشی حدود یک شبانه روزطول می‌کشید.

 

از کارگاه به ثبت و احداث شرکت تعاونی رسیدم

او می‌گوید: سال 87 اولین کارگاه قالیبافی را احداث کردم، زمانی که گلیم و فرش زیر مجموعه میراث فرهنگی بود، تا سال 90 که کارگاه را به شرکت تعاونی با برندآذین گلیم خایدالو  ارتقا دادم، متاسفانه آن زمان طرح و نقشه لری در میان نبود و بیشتر طرح‌ها کپی برداری بود، اما هنر و اتفاق جدیدی که در آن دوره با آن روبرو شدم تابلو فرش بود که به نوعی جای خود را در بازار پیدا کرده بود، البته مشکلی که در این میان با آن مواجه شدیم این بود که طرح‌ها فرانسوی بود و با هویت و صالت ما فاصله داشت هر چند به لحاظ اقتصادی درآمد زا بود و به راحتی صادر می‌شد.

پذیرای هر بافنده فرش و صنایع دستی بومی هستم

او می‌گوید: بیش از 200 نفر در کل استان به طور غیر مستقیم از طریق شرکت تعاونی ما مشغول کار و کسب درآمد هستند که اتفاق خوبی است، اگر شرایط فراهم باشد هم شغل خوبی است هم درآمد خوبی دارد و من هم این آمادگی را دارم هر بافنده‌ی و هنرمندی که می‌تواند فرش، تابلو فرش و صنایع دستی بومی را تهیه کند مشغول کار کنم و بازار محصولاتش را تامین کنم.

درآمد حاصل از تولید تابلو فرش و دیگر صنایع دستی بومی هم مناسب است، خوب است خاطره‌ای تعریف کنم: یکی از خانم‌هایی که با ما همکاری می‌کند با دو خواهر که ظاهرا وضع مالی خوبی هم ندارند آشنا است و می‌گوید چرا کار نمی‌کنید می‌گویند اجازه نمی‌دهند برای کار از خانه خرج شویم او هم می‌گوید من برای شما کاری را جور می‌کنم که نیاز نباشد به خارج از خانه بروید همین چند وقت پیش چهار میلیون تومان حقوق بابت بافت تابلو فرشی به آنها واریز شد.

 

طلا داریم بازار نیست

حسنوندی پور در خصوص وضع بازار فرش و تابلو فرش  نیز می‌گوید: بازار ما تا قبل از کرونا عالی بود اما نمایشگاه‌ها که اصلی‌ترین محل عرضه محصولات ما بود با شیوع کرونا تعطیل شد، فضای مجازی خرید و فروش هم  که بازار مسمومی است، در گذشته ادارات زیادی طرف قرارداد ما بودند و به مناسبت‌های مختلف سفارش داشتند اما این موضوع تا حدودی کمرنگ شده است، اما مهمترین بازار همان تبلیغات خصوصی است که خودم انجام می‌دهم که خدا را شکر خوب است.

او می‌گوید: همیشه دلم می خواست یعنی نیتم این بود که خانم‌های بی سرپرست و تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی را به این سمت بیاورم زیرا ما طلا یعنی همان فرش لری را داریم اما بازاری برای فروش نداریم به راحتی می‌توانم درآمد و اشتغال ایجاد کنم اما متاسفانه خریدار نیست.

در حوزه صادرات در حال حاضر مشکلی نیست تنها  به سرمایه در گردش اولیه نیاز داریم چون فرش‌های ما ببشتر خامه و مرینوس است ، در حالی که فرش صادراتی باید تمام ابریشم باشد  و در حد استانداردهای جهان باشد، متنهی ابریشم درحال حاضر کیلویی سه میلیون تومان است، اما در حوزه گلیم فرش تاجری پیدا شده و محصول  ما را خریداری می‌کند بیشتر هم طالب گلیم فرش‌های پشم خود رنگ است.

جالب است طرح و نقشه‌هایی مانند لوگوهای ورزشی و آرم‌های مختلف را برای تولید تابلو فرش‌ها به ما سفارش می‌دهد، کاش این طرح در استان و کشور ما هم نهادینه شود، فرش شناسنامه ایران و لرستان است، مسوولان استان ما چرا به جای فرش و گلیم فرش چیزهای دیگر را به میهمانان هدیه می دهند.

احیا نقشه و طرح لری

او در ادامه به احیا فرش لری اشاره می‌کند و می‌گوید: تابلو فرش‌های ما قبل‌ها بیشتر کپی برداری بود اما هنگام عرضه در نمایشگاه  با مشکل مواجه شدیم، قیمت هر فرش  برای ما 8 میلیون تومان تمام می‌شد علت آن هم وجود واسطه بود انتظار داشتیم 12 میلیون تومان هم از ما بخرند.

 اما سال گذشته نقشه و طرح لری را در اختیارمان گذاشتند و پای واسطه قطع شد، اما نقشه و طرح لری باید جا بیفتد و این کار مستلزم همت و تبلیغ است، چون برخی از بانوان هنوز در همان فضای فانتزی طرح‌های غیر ایرانی سیر می‌کنند، اولین فرش لری  را که  قیچی کردم و از دار جدا شد یادم افتاد خواستن توانستن است، این فرش در دو نمایشگاه به عنوان اثر برگزیده انتخاب شد.

هدف این است روی احیا صنایع دستی بومی کار شود نمی‌خواهیم این صنایع دستی فراموش شود،  با توجه به اینکه عضو کنسرسیوم فرش و خوشه فرش استان هستم همچنین شرکت تعاونی بانوان را داریم با کمک خانم سحر مولوی طراح فرش لری ورود کردیم و قرار است نمایشگاهی را در قلعه برگزار کنیم، زیرا به نظر ما بهترین مکان برای عرضه و معرفی صنایع دستی از جمله گلیم فرش و فرش لری است، با توجه به اینکه معمولا افرای که مراجعه می‌کنند برای سوغات خرید می‌کنند بنابراین ما هم محصولاتی مانند تک و کیف گلیم و تابلو فرش‌های کوچک را در دستور کار قرار دادیم استقبال خیلی خوب است.

 

چالش‌های فعالان حوزه فرش

حسنوندی پور اما از مشکلات حوزه فرش هم می‌گوید: حمایت نکردن مسوولان حتی در حد یک تقدیر خشک و خالی برای ایجاد انگیزه، گران بودن هزینه مواد اولیه ، نبود افراد متخصص در حوزه فرش، نبود بازار و کارخانه رنگرزی همه از مشکلاتی است که می‌توان مطرح کرد.

 مشکل دیگر بیمه و نبود نمایشگاه دائمی است که قرار بود راه اندازی شود، نبود نظارت بر کارگاه‌های فرش  هم از دیگر مواردی است که  گریبانگیر فعالان حوزه فرش است.

 انتهای پیام/ی

دیدگاه خود را بیان کنید

0 دیدگاه